... این یکی برخلاف همهی زنان دیگر آتلیهی بالستیری که شق و رق بودند و سری به سوی آتلیهی نقاش پیر داشتند، در اطراف حیاط به آرامی قدم میزد. ظاهراً و درحالیکه با حرکات آرامی گام برمیداشت و آستینهایش را بالا زده بود، چیزی را بررسی میکرد. گویی برخلاف همه که بهسوی خانهی بالستیری میرفتند، او در همان لحظه چیزی را جستوجو میکرد، همه چیز را و چیزهای دیگری را که نمیتوانست تشخیص دهد. یک روز، مثل همیشه در اطراف حیاط نگاهی به سوی آتلیهی من انداخت و وارد ساختمان شد. من روی سهپایهام نزدیک پنجره نشسته بودم و از پشت شیشه دیدم که او لبخندی زد...
خرید کتاب دلتنگی
جستجوی کتاب دلتنگی در گودریدز
معرفی کتاب دلتنگی از نگاه کاربران
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب دلتنگی
خرید کتاب دلتنگی
جستجوی کتاب دلتنگی در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی